خدا با ماست از چیزی نمی ترسم
نوشته شده توسط : کوروش



من این روزا یه حال دیگه ای دارم

همیشه , هیچ وقت این طور نبودم

همیشه نیمه خالی رو میدیدم

بفکر نیمه های پر نبودم

همیشه فکر میکردم زمین پست

خدارو سوی قبله میشه پیدا کرد

همین دیروز سمت این حوالی بود

یکی در زد خدا رفت ودر و وا کرد

من این روزا یه حال دیگه ای دارم

جهان من لباس تازه می پوشه

من و تو دیگه تنها نیستیم

چونکه

خدا با ما نشسته چایی می نوشه

ملخ افتاده توی خرمن گندم

منم مثل همه از کار بیکارم

بجای داس شونه توی دستامه

فقط بفکر گندم زار موهاتم

اگه بارون به شیشه مشت می کوبه

بیا اینجا بشین کنار این خورشید

خدا با دست من دستاتو میگیره

تواز چشم خدا حالم رو می پرسی

نه اینکه بیخیال مزرعه باشم

دیگه از باد پاییزی نمی ترسم

نگو این آسیاب باید ویرون شه

خدا با ماست از چیزی نمی ترسم
 





:: بازدید از این مطلب : 591
|
امتیاز مطلب : 101
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26
تاریخ انتشار : دو شنبه 5 ارديبهشت 1398 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
dd در تاریخ : 1390/2/24/6 - - گفته است :
ddddddd


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: